خاطرات عاشقانه







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





شعر

ای دل باز تورا غمگین میبینم چرا

از پی شادیهایت اشک میبینم چرا

بازگوشه نشستی و باخدایت خلوت میکنی

همچوماه در شب بیدارمیمانی چرا

مگرعشق جرم است که در خفا میگریی

راز را آشکار بساز،پنهان میکنی آخر چرا

حسرت نبودنش را درقلب خواهی داشت

ای  دل کاری بکن ،باز بیکار نشسته ای چرا

هزاران آدم اندر طلب یار ما هستند

خدایا دوستی خویش را دریغ کردی از ما چرا

تقصیر کسی نیست در این دیار ما غریبیم

دل را تو داده ای وپشتیبانم نیستی آخر چرا

شعر فرهاد همه از دلتنگی خویش بود

ناسپاس نسیتم ،شکر،ولی بی شیرینم چرا

 

این شعر رو معشوقم سروده منکه خیلی ازش خوشم اومد واسه همین گذاشتم شما هم بخونید شاید خوشتون بیاد وقتی این شعر رو واسم فرستاد وخوندمش ساعت 2 نصف شب بود،اینقدر بغض گلوم رو گرفته بود و گریه کردم تا خوابم برد.خیلی حال بدی داشتم اما بهش تبریک میگم واقعا بعضی شعراش حرف نداره .شعر زیاد گفته اما من فقط چند تاش رو دوست دارم .اگه وقت شد میزارم تو وبلاگم شما هم بخونید و لذت ببرید.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط سحر در 20:3 | |